رویام
نويسندگان
آخرين مطالب
لينک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان رویام و آدرس royam.r.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





دنیا را به اهلش واگذار . گرسنگی ات را سرمایه بخشش گناهانت کن .

دوزخ دنیا را به بهای بهشت آخرت تحمل کن .

 هرچه بر سر ما میگذرد از پیش قلم سرنوشت بر پیشانی ما نوشته

است هر اعتراضی اعتراض به مشیت الهی است .

 به داده و نداده اش شاکر باش سر و کار همه را به روز حساب بگذار .

صبر کن بر ستم و شکر کن بر فقر و دم مزن که پاداش صابران

 را در آن سرا از دست ندهی . " تن رها کن تا نخواهی پیرهن "

 و فراموش مکن اعتراض بر مخلوق ، اعتراض به خالق است و حساب

" حق " و " عدل " کار خداست و نه خلق .

در مرگ و نه در حیات تو حکم مکن که احکم الحاکمین خداست

         زنهار که در قیامت شرمنده نگردی که ببینی خدای ارحم الراحمین

        ستمکاری را بخشید که تو او را در دنیا نبخشیده باشی .

[ جمعه 1 آذر 1398برچسب:سرنوشت , دکتر علی شریعتی, ] [ 10:59 ] [ رویا فتح اللهی ]

گاهی آن که سراغی از تو نمی گیرد

دلتنگ ترین آدم است برای دیدنت.

0 (439).jpg

[ چهار شنبه 4 دی 1392برچسب:دلتنگ, ] [ 21:56 ] [ رویا فتح اللهی ]

بگذار همه بگویند خسیس هستم

من

" دوستت دارم " هایم را

جز برای  " تو "

خرج هیچ کس نخواهم کرد .

[ سه شنبه 3 دی 1392برچسب:خسیس,دوستت دارم, ] [ 20:25 ] [ رویا فتح اللهی ]

من یک شکلات گذاشتم توی دستش .او یک شکلات گذاشت توی دستم .

من بچه بودم . او هم بچه بود. سرم را بالا کردم او هم سرش را بالا کرد .

دید که مرا میشناسد .

خندیدم . گفت :« دوستیم ؟ »

گفتم : «دوست دوست »

گفت : « تا کجا؟‌»

گفتم : دوستی که « تا » ندارد !.

گفت : « تا مرگ ! »

خندیدم و گفتم : « گفتم که تا ندارد ! »

گفت : « باشد ، تا پس از مرگ !‌»‌

گفتم :‌« نه نه نه ، تا ندارد »

گفت :‌« قبول تا آنجا که همه زنده میشوند‌،‌یعنی زندگی پس از مرگ . باز با هم دوستیم .

تا بهشت تا جهنم ، تا هر کجا که باشد من و تو با هم دوستیم.»

خندیدم گفتم :« تو برایش تا هر کجا که دلت میخواهد یک «تا» بگذار .

اصلا یک تا بکش از یک سر این دنیا تا سر آن دنیا .

اما من اصلا تا نمی گذارم .»

نگاهم کرد .نگاهش کردم . باور نمی کرد .

می دانستم او می خواست حتما دوستی مان تا داشته باشد .

دوستی بدون تا را نمی فهمید.

گفت:« بیا برای دوستیمان یک نشانه بگذاریم .»

گفتم : « باشد تو بگذار .»

گفت :‌« شکلات .هر بار که همدیگر را میبینیم یک شکلات مال تو یکی مال من . باشد ؟»

گفتم :« باشد .»

هر بار یک شکلات میگذاشتم توی دستش . او هم یک شکلات توی دست من .

باز همدیگر را نگاه میکردیم یعنی که دوستیم .

دوست دوست .

من تندی شکلاتم را باز میکردم و میگذاشتم توی دهانم و تند تند آن را می مکیدم .

می گفت : « شکمو ، تو دوست شکموئی هستی »

و شکلاتش را میگذاشت توی صندوق کوچولوی قشنگی .

می گفتم :«‌بخورش ! » میگفت :« تمام میشود . میخواهم تمام نشود . برای همیشه بماند .»

صندوقش پر از شکلات شده بود .

هیچ کدامش را نمی خورد . من همه اش را خورده بودم .

گفتم :‌«‌اگر یک روز شکلاتهایت را مورچه ها بخورند یا کرمها . آنوقت چکار میکنی ؟»

گفت :« مواظبشان هستم . »

میگفت میخواهم نگهشان دارم تا وقتی دوست هستیم و من شکلات را میگذاشتم توی دهانم

و میگفتم : « نه نه نه تا ندارد . دوستی که تا ندارد . »

 یک سال . دو سال . چهار سال . هفت سال . ده سال . بیست سال شده است

او بزرگ شده است ، من بزرگ شده ام

 من همه شکلات ها را خورده ام . او همه شکلات ها را نگه داشته است .

او آمده امشب تا خداحافظی کند .

می خواهد برود . برود آن دور دورها ..

می گوید :‌«‌می روم اما زود برمی گردم »

من می دانم . می رود و برنمی گردد . یادش رفت شکلات را به من بدهد .

من یادم نرفت .

یک شکلات گذاشتم کف دستش گفتم :‌«‌این برای خوردن . »

و یک شکلات هم گذاشتم کف آن دستش و

گفتم :‌« این هم آخرین شکلات برای صندوق کوچکت » .

یادش رفته بود که صندوقی دارد برای شکلاتهایش . هر دو را خورد و خندیدم .

می دانستم دوستی من « تا» ندارد .میدانستم دوستی او « تا » دارد .

مثل همیشه .

خوب شد همه شکلاتهایم را خوردم . اما او هیچ کدامشان را نخورد .

[ دو شنبه 2 دی 1392برچسب:شکلات,دوستی,مرگ,صندوق,دوست, ] [ 21:26 ] [ رویا فتح اللهی ]

صدای قلب نیست

صدای پای توست که شب ها در سینه ام می دوی

کافیست کمی خسته شوی

کافیست بایستی ...

[ دو شنبه 2 دی 1392برچسب:قلب,صدا,سینه, ] [ 21:10 ] [ رویا فتح اللهی ]

گاهی گمان نمی کنی و می شود

گاهی نمی شود که نمی شود

گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است

گاهی نگفته قرعه بنام تو می شود

گاهی گدای گدایی و چاره نیست

گاهی تمام شهر ، گدای تو می شود .

[ یک شنبه 1 دی 1392برچسب:گمان,قرعه,گدا,دعا, ] [ 21:53 ] [ رویا فتح اللهی ]

دریا بیکران است و زورق من کوچک

به " تو " توکل می کنم که همه کس را حمایت می کنی

با من بمان که ظلمت شب از راه می رسد

وقتی که هیچ یاوری نیست و آسایش گریخته است

خدایا ای یاور بی کسان با من بمان

در هر لحظه به حضور " تو " نیازمندم

چه چیزی جز لطف " تو " می تواند ترس ها را در هم شکند؟

چه کسی جز " تو " می تواند راهنما و پناه من باشد ؟

در روزهای ابری و آفتابی با من بمان

از هیچ دشمنی نمی هراسم چون " تو " در کنار منی

آنجا که " تو " هستی اشک ها سوزنده نیستند

مرگ هم تلخ نیست

اگر با من بمانی همیشه پیروزم.

کشتی هایم به دریا رفته اند

حتی اگر بادبانها و دکل های شکسته برگردند

به دستی اعتماد دارم که هرگز شکست نمی خورد

و از پلیدی ، نیکی به بار می آورد

حتی اگر کشتی هایم در هم شکنند

و همه امیدهایم غرق شوند

فریاد می زنم :

به " تو " اعتماد می کنم .

[ شنبه 30 آذر 1392برچسب:دریا,توکل,اعتماد,مرگ, ] [ 22:25 ] [ رویا فتح اللهی ]

... و در آغاز ، هیچ نبود

کلمه بود و آن کلمه ، خدا بود

عظمت همواره در جستجوی چشمی است که او را ببیند

و خوبی همواره در انتظار خردی است که او را  بشناسد

و زیبایی هموار تشنه دلی است مه بر او عشق ورزد

و جبروت ، نیازمن اراده ای که در برابرش به دلخواه رام گردد

و غرور در آرزوی عصیان مغروری که بشکندش و سیراب کند

و خدا

عظیم بود و خوب و زیبا و پرجبروت و مغرور

اما کسی نداشت

و خدا آفریدگار بود و چگونه می توانست نیافریند ؟

و خدا مهربان بود و چگونه می توانست مهر نورزد ؟

" بودن " می خواهد و از عدم نمی توان خواست

و حیات انتظار می کشد و از عدم کسی نمی رسد

و داشتن نیازمند طلب است و پنهانی ، بی تاب کشف

و تنهایی بیقرار انس و خدا از بودن بیشتر بود

خدا هم چنان تنها ماند و مجهول و در ابدیت عظیم بی پایانش بی کس .

و در آفرینش پهناورش بیگانه

می جست و نمی یافت ، آفریده هایش او را نمی توانستند دید

نمی توانستند فهمید ، می پرستیدندش اما نمی شناختندش

و خدا چشم به راه آشنا بود

پیکرتراش هنرمند و بزرگی که در میان انبوه مجسمه های گونه گونه اش

مجهول مانده است و در جمعیت چهره های سنگ و سذد ، تنها نفس می کشد.

کسی نمی خواست ، کسی نمی دید ، کسی عصیان نمی کرد ،

کسی عشق نمی ورزید ، کسی نیازمند نبود ، کسی درد نداشت ...

و خداوند خدا

برای حرف هایش باز هم مخاطبی نیافت

هیچ کس او را نمی شناخت ، هیچ کس با او انس نمیتوانست بست

" انسان " را آفرید

و این نخستین بهار خلقت بود  .( دکتر علی شریعتی )

 

 

[ جمعه 29 آذر 1392برچسب:دکتر علی شریعتی,خلقت انسان,خدا,عشق, ] [ 21:2 ] [ رویا فتح اللهی ]

قرآن

من شرمنده توام

اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود

همه از هم می پرسند چه کسی مرده است؟؟؟

[ پنج شنبه 28 آذر 1392برچسب:قرآن,آواز,مردن, ] [ 22:59 ] [ رویا فتح اللهی ]

[ سه شنبه 26 آذر 1392برچسب:تاکسی, ] [ 19:26 ] [ رویا فتح اللهی ]

تقدیم به دوستای مدیرم

 

[ دو شنبه 25 آذر 1392برچسب:عکس طنز,مدیر,کار, ] [ 22:18 ] [ رویا فتح اللهی ]

خودت باش

به اعتماد هیچ شانه ای اشک مریز

به اعتبار هر اشکی هم شانه مباش

آدمی به خودی خود نمی افتد

اگر هم بیفتد از همان سمتی می افتد

که تکیه کرده است .

[ یک شنبه 24 آذر 1392برچسب:اعتماد, ] [ 21:36 ] [ رویا فتح اللهی ]

یک شبی مجنون نمازش را شکست

بی وضو در کوچه لیلا نشست

عشق ، ان شب مست مستش کرده بود

فارغ از جام الستش کرده بود

گفت یارب از چه خوارم کرده ای

برصلیب عشق دارم کرده ای

خسته ام زین عشق ، دلخونم مکن

من که مجنونم تو مجنونم مکن

مرد این بازیچه دیگر نیستم

این تو و لیلای تو ، من نیستم

گفت ای دیوانه ،  لیلایت  منم

در رگت پنهان و پیدایت منم

سالها با جور لیلا ساختی

من کنارت بودم و نشناختی...

[ شنبه 23 آذر 1392برچسب:مجنون,لیلا,عشق, ] [ 20:20 ] [ رویا فتح اللهی ]

وقتی در تمام شهر

دیگر دری به روی تو ، خود را نمی گشود

دستان گرم رفیقی نیافتی

آغوش مهر کسی عاشقت نشد

با آن دل شکسته کسی مهربان نبود

وقتی که کوبه های نکوبیده ای نماند

تنها اگر شدی

برگرد پیش من

من عادتم ، خربد دل های خسته است

من عاشقم به آن کسی که نمی خواهدش کسی

دل می برم ز آن که دلش را شکسته اند

آغوش مهر من بپذیرد تو را به مهر

برخیز ، خسته ای روزگار قهر

در کوچه امید

نبش طراوت زیبای عاشقی

در انتهای آن گذر تنگ بی کسی

آری ، بزن تو زنگ خدا را ، غریب عشق

من چشم در رهم که بیایی

عزیز من .

[ جمعه 22 آذر 1392برچسب:زنگ,خدا,عشق,عاشقی,, ] [ 18:38 ] [ رویا فتح اللهی ]

وصال یار در آغاز مرگ است

سیه دل بی خبر از راز مرگ است

رهایی از قفس ماتم ندارد

که پایان مصیبت غم ندارد.

http://www.uplooder.net/img/image/68/6ad85e5599ba86260572919b5c29507e/Image-0013.jpg

 

[ پنج شنبه 21 آذر 1392برچسب:مرگ,راز,وصال, ] [ 16:49 ] [ رویا فتح اللهی ]

تو را به جای همه کسانی که نمی شناخته ام دوست می دارم

تو را به جای تمام روزگارانی که نمی زیسته ام دوست می دارم

برای خاطر  عطر نان گرم 

و برای خاطر نخستین گل ها

و برفی که آب می شود

دوست می دارم

تو را به جای همه کسانی که دوست نمی دارم ، دوست می دارم .

تو را برای خاطر دوست داشتن ، دوست می دارم

سپیده که سر بزند

در این بیشه خزان زده شاید گلی بروید

شبیه آنچه در بهار بوییدیم

پس بنام زندگی

هرگز مگو هرگز .

http://www.uplooder.net/img/image/71/ee4312b5e413c512ddee54d793bc6b65/204.jpg

[ چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:دوستت دارم,بیشه,خزان,زندگی,برف,بهار,سپیده, ] [ 18:58 ] [ رویا فتح اللهی ]

کاش دانه های دلم همچو اناری پیدا بود

تا می دیدی هردانه هزار دانه تو را دوست می دارد.

هرکجا هستی جایت سبز و

لبانت پرخنده باد

و مرا همین بس که دوستت دارم

مثل دیروز

مثل امروز

تا ته فردا ...

 

[ دو شنبه 18 آذر 1392برچسب:انار,دوستت دارم, ] [ 17:24 ] [ رویا فتح اللهی ]

کافیست چمدانت را ببندی

و آماده رفتن شوی

تا ببینی که همگان برای از یاد بردنت

چقدر عجله می کنند ...

 

[ دو شنبه 18 آذر 1392برچسب:رفتن,عجله,چمدان, ] [ 16:49 ] [ رویا فتح اللهی ]

بی نوایی آن است که دست خالی ام را جلوی مردم دراز کنم

              و کسی چیزی در آن نگذارد .

اما ناامیدی آن است که آن را در حالی که پر است دراز کنم

              و کسی چیزی از آن برندارد .

 

[ جمعه 15 آذر 1392برچسب:بینوایی,ناامیدی, ] [ 11:15 ] [ رویا فتح اللهی ]

پیش از آنکه درباره زندگی ، گذشته و شخصیت من قضاوت کنی

خودت را جای من بگذار

از مسیری که من رفته ام عبور کن

با غصه ها ، تردیدها ، ترس ها ، دردها و خنده هایم زندگی کن ...

یادت باشد هر کسی سرگذشتی دارد

هرگاه به جای من زندگی کردی

آن گاه می توانی

درباره  من قضاوت کنی .

[ جمعه 15 آذر 1392برچسب:قضاوت,سرگذشت, ] [ 11:3 ] [ رویا فتح اللهی ]

وقتی خیس از باران به خانه رسیدم

برادرم گفت : چرا چتری با خودت نبردی ؟

خواهرم گفت : چرا تا بند آمدن باران صبر نکردی ؟

پدرم با عصبانیت گفت : وقتی سرما خوردی می فهمی

اما مادرم در حالی که موهایم را خشک می کرد گفت :

باران لعنتی ....

و این است معنی " مادر "

[ جمعه 15 آذر 1392برچسب:مادر,بارن, ] [ 10:54 ] [ رویا فتح اللهی ]

تو هر چه می خواهی باش اما ... آدم باش

چقدر نشنیدن ها و  نشناختن ها و نفهمیدن ها است

که به این مردم آسایش و خوشبختی بخشیده است

مگر نمی دانی بزرگ ترین دشمن آدمی فهم اوست ؟

پس تا می توانی خر باش تا خوش باشی !!!!

امروز گرسنگی فکر از گرسنگی نان فاجعه انگیزتر است

برای خوشبخت بودن به هیچ چیز نیاز نیست جز به

                          " نفهمیدن "

[ جمعه 15 آذر 1392برچسب:دکتر شریعتی,فهم,فهمیدن ,نفهمیدن,, ] [ 10:48 ] [ رویا فتح اللهی ]

سلام دوست عزیز

اگه تو زندگیت کسی به قدری در حقت بدی کرده که واقعا  نمیتونی حلالش کنی

و اگه دوست داشتی بگی کیه و چرا نمیتوتی یا نمی خوای حلالش کنی

در قسمت نظرات بنویسش

 

[ چهار شنبه 6 آذر 1392برچسب:اعتراف,حلالیت, ] [ 19:49 ] [ رویا فتح اللهی ]

اگر دین ندارید لااقل در دنیای خویش آزاد باشید . ( امام حسین علیه السلام )

 

[ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:امام حسین ,آزادگی ,آزاده, ] [ 19:13 ] [ رویا فتح اللهی ]

به آرامی آغاز به مردن می کنی

اگر سفر نکنی

اگر چیزی نخوانی

اگر به اصوات زندگی گوش ندهی

اگر از خودت قدردانی نکنی

به آرامی آغاز به مردن می کنی

زمانی که خودباوری را در خودت بکشی

وقتی نگذازی دیگران به تو کمک کنند

به آرامی آغاز به مردن می کنی

اگر برده عادات خود شوی

اگر همیشه از یک راه تکراری بروی

اگر روزمرگی را تغییر ندهی

اگر رنگهای متفاوت به تن نکنی

یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی

تو ، به آرامی آغاز به مردن می کنی

اگر از شور و حرارت ، از احساسات سرکش و از چیزهایی که چشمانت را

به درخشش وا می دارند

و ضربان قلبت را تندتر می کنند دوری کنی .

تو ، به آرامی آغاز به مردن می کنی

اگر هنگامی که با شغلت یا عشقت شاد نیستی ، آن را عوض نکنی

اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی

اگر ورای رویاها نروی

اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام زندگی ات  ورای

مصلحت اندیشی بروی .

امروز زندگی را آغاز کن

امروز خطر کن

نگذار که به آرامی بمیری

شادی را فراموش مکن

قدر امروز را بدانیم چون امروز اولین روز از روزهای باقی مانده عمر ماست .

                                   ( پابلو نرودا )

[ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:پابلو نرودا,مردن, ] [ 18:50 ] [ رویا فتح اللهی ]

رسم این شهر عجیب است بیا برگردیم

قصد این قوم فریب است بیا برگردیم

یک نفر بود در این شهر که ما دل به نگاهش بستیم

خنده اش سرد و غریب است بیا برگردیم .

[ دو شنبه 4 آذر 1392برچسب:شهر , رسم,فریب, ] [ 17:7 ] [ رویا فتح اللهی ]

دهانت را می بویند

مبادا گفته باشی دوست می دارم

دلت را می بویند

روزگار غریبی است نازنین .

[ یک شنبه 3 آذر 1392برچسب:دوست دارم, ] [ 19:42 ] [ رویا فتح اللهی ]

خدایا

دیروز به اندازه آسمانت آرزو داشتم

و می خواستم دست اتفاق را بگیرم

تا نیفتد

اما امروز فهمیدم

اتفاق هم که بیفتد

باز من زندگی خواهم کرد

چون تو می خواهی .

[ یک شنبه 3 آذر 1392برچسب: اتفاق,زندگی, ] [ 19:39 ] [ رویا فتح اللهی ]

اولین روز بارانی را بخاطر داری ؟

غافلگیر شدیم ... چتر نداشتیم ... خندیدیم ... دویدیم

به شالاپ شلوپ های کف خیابان عشق ورزیدیم .

دومین روز بارانی را چطور ؟

پیش بینی اش را کرده بودی چتر آورده بودی .

من غافلگیر شدم ... سعی می کردی من خیس نشوم

شانه سمت چپ تو کاملا خیس شده یود ...

سومین روز بارانی را چطور ؟

گفتب سرت درد می کند حوصله نداشتی سرما بخوری

شانه سمت راست من کاملا خیس شد  ...

و چند روز پیش را بخاطر داری ؟

با یک چتر اضافی آمدی .

مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر در چشمانمان نرود دو قدم دورتر از هم راه برویم

فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم

تنها برو ... (دکتر علی شریعتی )

 

[ یک شنبه 3 آذر 1392برچسب:باران , روز بارانی,دکتر علی شریعتی, ] [ 18:54 ] [ رویا فتح اللهی ]

خواهر کوچکم از من پرسید : پنج وارونه چه معنا دارد؟؟

من به او خندیدم

کمی آزرده و حیرت زده گفت : روی دیوار و درختان دیدم

باز هم خندیدم

گفت : دیروز خودم دیدم پسر همسایه پنج وارونه به مریم می داد

آنقدر خنده برم داشت که طفلک ترسید

بغلش کردم و بوسیدم و با خود گفتم

بعدها وقتی غم سقف کوتاه دلت را خم کرد بی گمان می فهمی

پنج وارونه چه معنا دارد .

 

[ یک شنبه 3 آذر 1392برچسب:پنج,وارونه, ] [ 17:49 ] [ رویا فتح اللهی ]
درباره وبلاگ

خدایا ... حواست هست؟!.. صدای هق هق گریه هایم از همان گلویی می آید که تو از رگش به آن نزدیکتری ...
آرشيو مطالب
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 76
بازدید کل : 19128
تعداد مطالب : 38
تعداد نظرات : 20
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


.



دریافت كد ساعت